دفتر وکالت مهدی نوری
وکالت و مشاوره حقوقی 
قالب وبلاگ
لینک های مفید



انواع شرکت‌های‌تجارتی

بر طبق ماده ٢٠ قانون تجارت شرکت‌های تجارتی عبارتند از: 

 -شرکت سهامی 

 -شرکت با مسئولیت محدود 

 -شرکت تضامنی 

 -شرکت مختلط غیر سهامی 

 -شرکت مختلط سهامی 

 -شرکت نسبی 

 -شرکت تعاونی تولید و مصرف


برچسب‌ها: شرکت‌های‌تجارتی
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:46 ] [ مهدی نوری ]

انواع شرکت‌ها از منظر قانون

شرکت‌های تجاری را با توجه به میزان مسئولیت کسانی که در آن سرمایه گذاری کرده‌اند می‌توان به سه دسته تقسیم کرد که عبارتند از:

-شرکت‌های سرمایه 

به شرکت‌هایی اطلاق می‌شود که مسئولیت شرکای آن محدود به سرمایه‌ای است که به شرکت آورده اند و لذا اعتبار چنین شرکت‌هایی به میزان سرمایه شرکت بستگی دارد.

شرکت‌های‌سهامی و با مسئولیت محدود از اقسام شرکت‌های سرمایه محسوب می‌شوند.

 -شرکت‌های اشخاص 

شرکت‌هایی هستند که در آنها مسئولیت شرکاء نامحدود است و طلبکاران شرکت می توانند برای وصول مطالبات خود به شرکاء مراجعه کنند لذا اعتبار چنین شرکت‌هایی بستگی به اعتبار شرکای آن دارد. شرکت‌های تضامنی و نسبی از اقسام شرکت‌های اشخاص به حساب می‌آیند.

 -شرکت‌های مختلط

شرکت‌هایی هستند که در آنها هم شریک ضامن وهم شریک غیر ضامن وجود دارد. مسئولیت شرکای ضامن نامحدود و مسئولیت شرکای غیرضامن محدود به میزان آورده آن‌ها است.

شرکت‌های مختلط سهامی و غیر سهامی انواع شرکت‌های مختلط را تشکیل می‌دهند.

چون شرکت‌های دولتی از انواع شرکت‌های سهامی هستند و شرکت‌های تعاونی نیز قالبی نظیر شرکت‌های سهامی دارند لذا این دو قسم را باید از اقسام شرکت‌های سرمایه محسوب کرد.


برچسب‌ها: انواع شرکت‌
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:45 ] [ مهدی نوری ]

نکات حقوقی پیرامون شرط تنصیف دارایی

زمانی زوجه می‌تواند از این شرط به نفع خود استفاده نماید که طلاق صورت گرفته باشد.

طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد، به عبارتی دیگر چنانچه سوء رفتار و سوء اخلاق زوجه موجب گردیده باشد تا زوج اقدام به طلاق وی نماید شرط تنصیف دارایی محقق نخواهد گردید. بایستی که حتما مرد متقاضی طلاق باشد.

ملاک ارزیابی اموال در شرط تنصیف دارایی تا نصف اموال یا معادل آن می‌باشد. لذا شرط تنصیف دارایی فقط مختص به دارایی می‌باشد که در زمان زوجیت حاصل شده باشد، بنابراین اموالی را که زوج پیش از ازدواج داشته است و یا به وی ارث رسیده است را نمی‌توان در راستای اجرای شرط موصوف به زوجه داد.

آخرین شرطی که می‌بایست وجود داشته باشد تا شرط تنصیف دارایی به نفع زوجه قابل اجرا باشد، موجود بودن اموال حین طلاق می‌باشد؛ بنابراین شامل اموال از بین رفته اعم از تلف یا مفقود شده، نخواهد گردید.


برچسب‌ها: تنصیف دارایی
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:42 ] [ مهدی نوری ]

تعریف قانونی سرقت

سرقت‌ عبارت‌ است از ربایش متقلبانه مال منقول متعلق به غیر.

البته تحقق سرقت مستلزم انجام فعلی از قبیل ربودن یا ربایش، کش رفتن، برداشتن، بلند کردن و قاپیدن مال دیگری بدون رضایت و اطلاع مالک یا متصرف آن است.

ربودن رکن اصلی جرم سرقت است که با تصرف و اثبات و وضع ید بر مالی بدون اطلاع و رضایت مالک یا دارنده آن محقق می شود.

موضوع سرقت باید مال منقول باشد که اموال غیر منقول به علت عدم امکان ربایش نمی‌توانند مورد سرقت قرار گیرند.

در حقوق جزا هر چیزی که قابلیت جابه جا شدن دارد منقول است که بر خلاف ماده ۱۷ قانون مدنی که اداوات و ابزار کشاورزی را در حکم‌ غیرمنقول دانسته است اما در حقوق جزا وسایل یاد شده منقول و می‌تواند موضوع سرقت قرار گیرد.


برچسب‌ها: سرقت
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:36 ] [ مهدی نوری ]

طلاق در دوران بارداری

یکی از شرایط طلاق زن، پاک بودن زن و دیگری عدم نزدیکی از پایان قاعدگی تا طلاق است. لذا قانون‌گذار این موارد را مانع طلاق زن باردار ندانسته است.

در دوران حاملگی عادت زنانگی و نفاس وجود ندارد. ماده ۱۱۴۰ قانون مدنی که بیان می‌کند: طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست مگر این که زن حامل باشد یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود یا‌ شوهر غائب باشد به طوری که اطلاع از عادت زنانگی بودن زن نتواند حاصل کند.

در توجیه این استثناء گفته‌اند، شرایط طلاق زن اعم از پاک بودن زن و عدم نزدیکی از پایان قاعدگی تا طلاق ماده ۱۱۴۱ قانون مدنی معلوم شدن بارداری زن و جلوگیری از اختلاط نسل است و به همین جهت، چون شرایط فوق برای زن باردار مطرح نیست می‌توان زن باردار را در همه حال طلاق داد.


برچسب‌ها: طلاق در بارداری
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:35 ] [ مهدی نوری ]

تدلیس توسط شخصی غیر از طرفین معامله

اگر طرف معامله با شخص ثالثی (مانند دلال و واسطه) برای تدلیس تبانی کرده باشد، فریب خورده حق فسخ دارد، اما اگر تدلیس شخص ثالث بدون تبانی باشد فریب خورده می‌تواند برای جبران خسارت به تدلیس کننده رجوع کند، اما نمی‌تواند قرارداد را بهم بزند.

با دارا بودن دو شرط برای تدلیس حق فسخ وجود دارد: اولاً توسط یکی از متعاملین (طرفین معامله) انجام شده باشد و ثانیاً فریب سبب عقد قرارداد شده باشد یعنی اگر حیله‌ی یکی از طرفین نبود طرف دیگر راضی به بستن قراداد نمی‌شد.

تدلیس زمانی موجب خیار فسخ است که سبب اشتباه در اوصاف غیر اساسی معامله شده باشد. اشتباه در اوصاف اساسی موجب باطل شدن معامله است.


برچسب‌ها: تدلیس
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:34 ] [ مهدی نوری ]

تعریف خیار تدلیس

یکی از خیارات که موجب می‌شود قرارداد اجرا نشود و به طرف معامله حق فسخ می‌دهد خیار تدلیس است.

بر اساس ماده ۴۳۸ قانون مدنی: "تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود. " به عبارت دیگر، تدلیس نمایاندن صفت کمالی است که وجود ندارد یا پنهان کردن نقصی که در مال موجود است.

برای تحقق تدلیس سوء نیت و قصد عمد لازم است و صرف توصیف غیر واقعی تدلیس محسوب نمی‌شود. سکوت عمدی در جایی که عرف بیان عیب را لازم می‌داند نیز تدلیس به شمار می‌آید.

تدلیس فقط در صورتی که توسط طرف دیگر معامله انجام شده باشد موجب خیار فسخ است. خیار تدلیس فقط در مورد عین خارجی وجود دارد و در بیع کلّی تدلیس نیست.


برچسب‌ها: خیار تدلیس
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:33 ] [ مهدی نوری ]

«خیارات» در اصطلاح حقوقی

برخی از قرارداد‌ها مانند عقد بیع (خرید و فروش)، اجاره، صلح و نکاح از جمله عقودی هستند که پس از آن طرفین حق برهم زدن آن را ندارند مگر به واسطه یک دلیل قانونی یا اختیاری که در قرارداد برای فسخ معامله به آن‌ها داده شده است.به این اختیار فسخ معامله که برخی از آن‌ها توسط قانون به طرفین معامله داده شده یا در ضمن قرارداد به نفع طرفین شرط شده، در اصطلاح حقوقی، «خیار» می‌گویند.

به عبارت دیگر، در قرارداد‌هایی که نام برده شد، اصل بر این است که وقتی قراردادی منعقد می‌شود، طرفین به آن ملتزم بوده و در هیچ شرایطی آن را زیرپا نگذارند، مگر این که صاحب حق فسخ، یا همان «خیار» باشند. به جمع انواع خیار، «خیارات» گفته می‌شود.


برچسب‌ها: فسخ معامله
[ دوشنبه سی ام اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 16:31 ] [ مهدی نوری ]

اعلام گذشت در مورد جرایم

آیا اعلام گذشت در مورد جرایم باید رسمی (محضری) باشد یا خیر لازم نیست؟

در این خصوص تنطیم سند رسمی لازم نمی‌باشد، بلکه طرفین می‌توانند به دادگاه یا اجرای احکام مراجعه و مراتب را نزد قاضی مربوطه اعلام تا توسط او صورت جلسه شود.

صورت جلسه باید به امضای طرفین و یا اعلام کننده رضایت برسد. هم چنین اعلام گذشت در کلانتری نیز به شرط آن که درست تنظیم شود و برای قاضی یقین آور باشد، کفایت می‌کند.


برچسب‌ها: اعلام گذشت جرایم
[ شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 22:16 ] [ مهدی نوری ]

قاچاق سلاح و مهمات

رسیدگی به جرایم «قاچاق سلاح و مهمات» و «خرید، فروش، حمل و نگهداری غیرمجاز سلاح و مهمات» در صلاحیت چه مرجعی است؟

به تمام جرایم مربوط به قاچاق اسلحه، مهمات و اقلام و مواد تحت کنترل در دادگاه انقلاب رسیدگی می‌شود؛ بنابراین اتهام «قاچاق سلاح و مهمات» در دادگاه انقلاب به عنوان مرجع اختصاصی و اتهامات «خرید، فروش، حمل و نگهداری غیرمجاز سلاح و مهمات» در محاکم کیفری عمومی رسیدگی می‌شود.

البته اگر جرایم مزبور توسط نظامیان در حین خدمت ارتکاب یابد یا حین تحقیقات و رسیدگی به جرایم مربوط به وظایف خاص نظامی و انتظامی کشف شود، رسیدگی به آن با توجه به صلاحیت‌های ذاتی و اضافی سازمان قضایی نیرو‌های مسلح، در صلاحیت دادگاه نظامی خواهد بود.


برچسب‌ها: قاچاق سلاح
[ شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 22:15 ] [ مهدی نوری ]

حمل سلاح و میزان مجازات حمل غیر قانونی اسلحه

هرکس مرتکب قاچاق سلاح گرم یا سرد جنگی یا شکاری یا قطعات مؤثر یا مهمات آن‌ها شود یا نسبت به ساخت، مونتاژ، فروش یا توزیع هر یک از آن‌ها اقدام کند به ترتیب زیر به حبس تعزیری محکوم می‌شود:

1.سلاح سرد جنگی، سلاح شکاری یا مهمات آن، به حبس از ۶ ماه تا دو سال

2.سلاح گرم سبک غیرخودکار، مهمات یا قطعات مؤثر آن، به حبس از دو تا پنج سال

3.سلاح گرم سبک خودکار، مهمات یا قطعات مؤثر آن، به حبس از پنج تا ۱۰ سال

4. سلاح گرم نیمه‌سنگین و سنگین، مهمات یا قطعات مؤثر آن، به حبس از ۱۰ تا ۱۵ سال

هرگاه موضوع جرم این ماده بیش از یک قبضه یا قطعات مؤثر از چند قبضه باشد، مجازات مرتکب حسب مورد یک درجه تشدید می‌شود.

 


برچسب‌ها: حمل سلاح
[ شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 22:14 ] [ مهدی نوری ]

تغییر اقامتگاه

بر اساس ماده ۱۰۰۴ قانون مدنی، "تغییر اقامتگاه به وسیله سکونت حقیقی در محل دیگر به عمل می ‌آید؛ مشروط بر اینکه مرکز مهم امور او نیز به همان محل انتقال یافته باشد. " بنابراین صرف سکونت در محلی، آن محل را به اقامتگاه تبدیل نمی ‌کند؛ بلکه سکونت به علاوه مرکز اداره امور قرار دادن آن محل است که به محل، عنوان اقامتگاه می ‌دهد.

به عنوان مثال اگر یک وکیل و یا یک کارشناس رسمی دادگستری به لحاظ انقضای مهلت اجاره، محل کار خود را به منزل مسکونی انتقال دهد، بدیهی است در این فرض محل مسکونی وی جهت وصول اوراق قضایی، مرکز امور مهم وی تلقی می ‌شود.


برچسب‌ها: اقامتگاه
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:48 ] [ مهدی نوری ]

اقسام اقامتگاه از نگاه قانونی

۱- بر طبق ماده ۱۰۰۵ قانون مدنی، "اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است.  اما زنی که شوهر او اقامتگاه معلومی ندارد و همچنین زنی که با رضایت شوهر خود یا با اجازه محکمه مسکن علی حده (جداگانه) اختیار کرده است، می ‌تواند اقامتگاه شخصی علی حده نیز داشته باشد. " اصل در اقامتگاه زن، تبعیت از شوهر است.

۲- اقامتگاه صغیر (یعنی کسی است که به سن ۱۸ سال نرسیده) و محجور (یعنی صغار، افراد غیررشید و مجانین) همان اقامتگاه ولی یا قیم است.

۳- اقامتگاه مأمورین و کارمندان دولتی شاغل در وزارتخانه ‌ها و شرکت ‌های دولتی، محلی است که مأمور و مستخدم دولت آنجا مأموریت دارند یا کار می ‎کنند. همچنین اقامتگاه نظامیان، پادگان‌ های نظامی است که آنجا مشغول خدمت هستند.

۴- اقامتگاه اشخاصی که به عنوان خدمه یا مستخدم در منازل مردم کار می ‎کنند، همان محل صاحب منزل می ‎باشد. به علاوه اقامتگاه کسانی که اصطلاحاً کارگر نامیده می‎ شوند و در کارخانه‎ ها و یا شرکت ‌ها و یا مؤسسات تولیدی و خدماتی و تجاری اعم از دولتی و خصوصی مشغول به کار هستند، محل کارخانه، شرکت و مؤسسات مربوطه می ‎باشد.

۵- مطابق تبصره ۳ ماده ۳۴ قانون اصلاح قانون ثبت، اقامتگاهی که طرفین متعاملین اسناد رسمی، تنظیم شده در دفترخانه‌ های اسناد رسمی برای خود ذکر می ‎کنند، اقامتگاه قانونی آن‌ ها محسوب می ‎شود. مضافاً اینکه اقامتگاهی که طرفین معامله در اسناد عادی برای خود ذکر میکنند از نظر دعاوی راجعه به آن معامله همان محلی است که انتخاب کرده اند، که اصطلاحاً به آن اقامتگاه قراردادی نیز گفته می ‌شود.


برچسب‌ها: اقامتگاه
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:45 ] [ مهدی نوری ]

اقامتگاه اشخاص حقیقی

اقامتگاه به مکان معینی گفته می ‌شود که فعالیت‌ها و امور شخص، اعم از سکونت و اداره امور وی در آن مکان متمرکز شده و به نوعی عنصر شناسایی شخص حقیقی و حقوقی است. منظور از "مرکز مهم امور" محلی است که شخص در آنجا از حیث شغل، کسب، خدمت اداری، نظامی یا به دلیل علاقه ملکی اقامت دارد و در حقوق عمومی و خصوصی، اقامتگاه عنصر مهمی در تعیین قلمرو حقوقی شخص محسوب می ‌شود.

بر حسب ماده ۱۰۰۲ قانون مدنی ملاک تشخیص اقامتگاه برای اشخاص حقیقی محل سکونت و مرکز مهم امور شخص حقیقی است، لیکن چنانچه محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد، مرکز مهم امور او اقامتگاه وی محسوب می ‎شود، مانند صاحب کارگاه صنعتی که فاقد محل مسکونی است و بیشتر اوقات خود را در آنجا سپری می ‎کند و محل زندگی وی همانجاست.


برچسب‌ها: اقامتگاه اشخاص حقیقی
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:43 ] [ مهدی نوری ]

رسیدگی به دعوای خلع ید در دادگاه

رسیدگی به این دعوی در آیین دادرسی مدنی بدون تشریفات بوده و به این دعوی خارج از نوبت رسیدگی می‌ شود. اجرای حکم صادره برای این دعوی فوری است و قبل از قطعیت حکم اجرا می ‌شود.

نحوه اجرای حکم خلع ید مانند سایر احکام مدنی است، و با صدور حکم قطعی برای دعوای خلع ید و ابلاغ آن به خواهان، وی باید اجرای حکم را از بخش اجرای احکام مدنی درخواست کند تا اجراییه صادر شود. سپس مأمور اجرا یا دادورز اقدام به عملیات اجرایی می ‌کند.


برچسب‌ها: دعوای خلع ید
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:41 ] [ مهدی نوری ]

هزینه دادرسی دعوای خلع ید

برای رسیدگی به دعوای خلع ید باید هزینه دادرسی پرداخت شود.همچنین یکسری دعاوی نیز مرتبط با این دعوا می ‌باشند مانند اجرت‌المثل، مطالبه و درخواست خسارت و... که این دعاوی مالی بوده و باید ارزش ‌گذاری شوند هر چند که خواهان آن را علی ‌الحساب (پیش پرداخت) تقویم و ارزش‌ گذاری کرده باشد. بنابراین هزینه دادرسی هر یک از این دعاوی جداگانه محاسبه می ‌شود.


برچسب‌ها: دعوای خلع ید
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:40 ] [ مهدی نوری ]

رسیدگی به دعوای خلع ید در صلاحیت کدام مرجع می‌باشد؟

دعوای خلع ید یک دعوای حقوقی است و رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه است. و چون این دعوی مربوط به مال غیرمنقول است در صلاحیت شورای حل اختلاف نبوده حتی اگر تقویم و ارزش ‌گذاری خواسته بر اساس قیمت منطقه‌ ای ملک، کمتر از 20 میلیون تومان باشد.

همچنین دادگاهی صالح به رسیدگی است که در محل مال غیرمنقول باشد. چنانچه دعاوی مرتبط با دعوای خلع ید (مانند اجرت‌المثل، درخواست خسارت و...) که بعضی در صلاحیت دادگاه و برخی دیگر در صلاحیت شورای حل اختلاف باشند، همه دعاوی با هم در دادگاه رسیدگی می ‌شوند.


برچسب‌ها: دعوای خلع ید
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:38 ] [ مهدی نوری ]

انتقال اموال قبل از محکومیت قطعی مصداق فرار از دین نیست

در رأی وحدت رویه شماره 774 هیات عمومی دیوان عالی کشور به تاریخ 20 فروردین 98 آمده است: نظر به اینکه قانونگذار در ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 23 تیر سال 1394 در مقام تعیین مجازات برای انتقال دهندگان مال با انگیزه فرار از دین، به تعیین جزای نقدی معادل نصف محکوم‌به و استیفای محکوم‌به از محل آن تصریح کرده و نیز سایر قراین موجود در قانون مزبور کلاً دلالت بر لزوم سبق محکومیت قطعی مدیون و سپس انتقال مال از ناحیه وی با انگیزه فرار از دین دلالت دارند که در این صورت موضوع دارای جنبه کیفری است.

 


برچسب‌ها: فرار از دین
[ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:36 ] [ مهدی نوری ]

شیوه تفهیم اتهام

مقام قضایی ابتدا هویت و مشخصات دقیق متهم و آدرس دقیق پستی او را سؤال و در صورت‌مجلس قید می‌کند و به متهم تذکر می‌دهد که در صورت کتمان حقیقت و اعلام آدرس واهی، احضاریه به همان محل ارسال می‌شود بنابراین باید مواظب اظهارات خود باشد. سپس مقام قضایی باید اتهام و دلایل اقامه‌شده را به‌طور صریح به متهم، تفهیم کند و آنگاه تحقیقات را ادامه می‌دهد.

توضیح آنکه در تفهیم اتهام ذکر کلی مصادیق قانونی جرم انتسابی صحیح نیست بلکه مقام قضایی باید جرایم ادعایی را به تفکیک تشریح کند همچنین دلایل ارایه‌شده و سایر مستندات یا شهود معرفی‌شده یا محل تحقیقات محلی (در صورت تحقیق محلی) یا نوع وسایل کشف‌شده را به طور کامل به متهم معرفی کند تا متهم بتواند از خود دفاع کند.

در تفهیم اتهام سؤالات باید صریح، کوتاه، مفید، روشن و مرتبط با موضوع باشد و سؤالات تلقینی (یعنی کسی را وادار به گفتن کلامی کردن) و اغفال، اکراه و اجبار متهم ممنوع است. چنانچه متهم از دادن پاسخ امتناع کند، امتناع او در صورت‌مجلس قید می‌شود.


برچسب‌ها: تفهیم اتهام
[ دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:21 ] [ مهدی نوری ]

ضرورت تفهیم اتهام

مقام قضایی امر تحقیق مقدماتی باید به جمع‌آوری دلایل له و علیه متهم بپردازد و زمینه اجرای عدالت بین اصحاب دعوا را فراهم کند بنابراین فرد احضارشده که از طرف شاکی، ادعایی علیه او ارایه شده است، با توجه به اصل برائت، باید فرصت کافی برای ارایه دفاعیات خود داشته باشد.

تفهیم اتهام از آن جهت ضروری است که از یکسو امکان رد اتهام یا اتهامات منتسب را برای متهم فراهم می‌سازد و تضمینات ناظر به حقوق دفاعی، جنبه عملی به خود گرفته و آغاز می‌شود و از سوی دیگر قاضی تحقیق را مجاز می‌کند که به اقدامات ضروری و از جمله اصدار قرار‌های تأمینی متوسل شود.

اهمیت تفهیم اتهام چنان است که اگر متهم در یک روز و چه در روز‌های متعدد مورد بازجویی قرار گیرد در هر مرحله باید به وی تفهیم اتهام شود.

طبق اصول و قواعد حاکم بر آیین دادرسی کیفری، یکی از بدیهی‌ترین حقوق متهم، علم و آگاهی وی از اتهام انتسابی است و رعایت این حق مستلزم تفهیم اتهام با تمام دلایل اقامه‌شده است و بدون رعایت این حق دفاعی متهم، علاوه بر محرز بودن تقصیر مقام قضایی که امر تحقیق را بر عهده دارد، ادامه تحقیقات محکوم به ابطال و فاقد اثر قانونی است. به عنوان مثال، بعد از تفهیم اتهام و نبودن دلایل کافی علیه متهم، صدور قرار تأمین کیفری وجاهت قانونی ندارد.


برچسب‌ها: تفهیم اتهام
[ دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:14 ] [ مهدی نوری ]

تفهیم اتهام چیست؟

پس از آنکه متهم احضار شد و دعوت مرجع قضایی را اجابت کرد یا اینکه از حضور استنکاف کرد و جلب شده و در هر حال نزد مقام قضایی حاضر شد، مقام قضایی مکلف است به او تفهیم اتهام کند؛ بنابراین قسمت مهم و پر ارزش تحقیقات مقدماتی «تفهیم اتهام» است.

بدین معنا که حق مسلم متهم است که بداند مرتکب کدام عمل مجرمانه شده است.تفیهم اتهام عبارت است از اعلام رسمی عمل یا اعمال مجرمانه به متهم از سوی قاضی تحقیق به زبان و شیوه‌ای که با توجه به وضعیت حاضر هر متهم، برای او قابل درک باشد.


برچسب‌ها: تفهیم اتهام
[ دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:12 ] [ مهدی نوری ]

اجرای احکام غیرمالی

اجرای احکام غیرمالی بسته به حکم می‌تواند متفاوت باشد مثلا اگر هنگام تخلیه، ملک در تصرف شخصی غیر از محکوم‌علیه باشد، دادورز باید بدون توجه به شخصیت متصرف آن را تخلیه کند یا اینکه اگر در محلی که باید خلع‌ید شود مالی از اموال محکوم‌علیه یا شخص دیگری باشد و صاحب مال از بردن آن خودداری کند، دادورز صورت تفصیلی اموال مذکور را تهیه و به ترتیبی که در قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶ آمده است، عمل می‌کند.

در حقیقت برای اجرای حکم باید تقاضای صدور اجراییه کرد. این اجراییه باید ابلاغ شود. پس از آن، کسی که در حکم نام او آمده است، ۱۰ روز فرصت دارد با میل و رضایت خود رای را اجرا کند؛ در غیر این صورت، رای به وسیله دادورز اجرا خواهد شد. در این مرحله اجرای احکام مالی و غیرمالی تفاوت خواهد داشت.


برچسب‌ها: اجرای احکام غیرمالی
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 13:0 ] [ مهدی نوری ]

اجرای احکام مالی

اگر موضوع حکم عین منقول یا غیرمنقول باشد و امکان تسلیم آن به شخصی که حکم به نفع او صادر شده است، وجود دارد، دادورز عین آن مال را می‌گیرد و به وی می‌دهد و با این کار تکلیف ماجرا یکسره می‌شود. در این حالت اگر کسر یا نقصانی در مال به‌وجود آمده باشد، شخصی که حکم به نفع او صادر شده است، حق مراجعه به محکوم‌علیه را برای جبران خسارت وارده خواهد داشت؛ اما باید با طرح دعوا به وسیله دادخواست مطالبه شود.


برچسب‌ها: اجرای احکام مالی
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:59 ] [ مهدی نوری ]

ابلاغ اجراییه

اجراییه به محلی ابلاغ می‌شود که در پرونده دادرسی، برگه‌ها به آن ابلاغ شده است. شخصی که اجرای حکم به عهده او است، دادورز است. نام او در زیر اجراییه نوشته می‌شود و کار اجرا به او واگذار می‌شود. پس از طی این مراحل، همه چیز برای شروع عملیات اجرایی آماده است.

به محض اینکه مهلت اجرای اختیاری رای تمام شد، عملیات اجرایی آغاز می‌شود. نقش شخصی که حکم به نفع او صادر شده، در این مرحله راهنمایی دادورز است؛ اما حق ندارد در وظایفی که بر عهده دادورز است، دخالت کند. اجرای حکم بر حسب اینکه موضوع آن مالی باشد یا غیرمالی، متفاوت است و در هر مورد دادورز وظایف خاصی دارد.


برچسب‌ها: اجراییه
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:58 ] [ مهدی نوری ]

تعداد برگ‌های اجراییه

تعداد برگ‌های اجراییه مثل دادخواست به تعداد کسانی است که در دادگاه محکوم شده‌اند. اجراییه در دو نسخه صادر می‌شود یک نسخه از آن در پرونده دعوا و نسخه دیگر پس از ابلاغ به محکوم‌علیه در پرونده اجرایی بایگانی می‌شود و یک نسخه نیز در موقع ابلاغ به محکوم‌علیه داده می‌شود.مرحله بعد، پرداخت هزینه‌های اجرایی است. بعد از آن اجراییه به مأمور اجرا ارجاع داده می‌شود.

مدیر اجرایی حکم، پرونده‌ای تشکیل می‌دهد تا اجراییه و تقاضا و کلیه برگ‌های مربوط، به ترتیب در آن بایگانی شود. به این پرونده، پرونده اجرایی دعوا می‌گوییم که غیر از پرونده مربوط به دعوا است که تکلیف آن با رای دادگاه مشخص شده است.در مرحله بعدی نوبت به ابلاغ اجراییه می‌رسد. مقرراتی که برای ابلاغ اجراییه وجود دارد مطابق مقررات آیین دادرسی مدنی است.


برچسب‌ها: برگ اجراییه
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:57 ] [ مهدی نوری ]

ترتیب اجراییه

بعد از اینکه درخواست صدور اجراییه تقدیم  دادگاه گردید، مدیر دفتر آن را با گزارش لازم تقدیم دادگاه می‌کند و رییس دادگاه با توجه به درخواست و پیوست‌های آن، شرایط صدور اجراییه را احراز می‌کند و سپس دستور صدور اجراییه را می‌دهد.

به این ترتیب نخستین قدم که صدور اجراییه است، برداشته می‌شود و مدیر دفتر دادگاه یا اجرا، اجراییه را بر روی برگ‌های مخصوصی به نام برگ اجراییه تنظیم می‌کند.

برگ اجراییه عملا توسط مدیر دفتر تکمیل می‌شود و چون این برگه‌ها از قبل تهیه شده و چاپی است، فقط کافی است که اطلاعات لازم در آن منعکس شود.برای اینکه تصوری کلی از این برگ داشته باشید، بهتر است بدانید که در قسمت سمت راست مشخصات کسی که حکم به نفع او صادر شده و در قسمت سمت چپ مشخصات شخصی که حکم علیه او صادر شده است، درج می‌شود.

در وسط برگ اجرایی هم موضوع حکم و مشخصات حکم از تاریخ و شماره بدوی یا تجدیدنظر بودن آن و قید اینکه پرداخت حق اجرا بر عهده محکوم‌علیه است، نوشته می‌شود. بعد از اینکه مدیر دفتر این برگ را تهیه کرد به مهر دادگاه ممهور می‌شود.


برچسب‌ها: صدور اجراییه
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:56 ] [ مهدی نوری ]

احکام لازم‌الاجرا

حکمی که باید اجرا شود یا به قول حقوقدانان «حکم لازم‌الاجرا» یکی از موارد زیر خواهد بود:

1- احکامی که از طرف مراجع دادگستری در دعاوی صادر می‌شود.2- احکامی مثل حکم داور که در خارج از دادگستری مستقلا در حدود مقررات اتخاذ صادر می‌شود. 3- احکامی که از طرف مقامات غیر دادگستری صادر می‌شود، اما اجرای آن بر عهده دادگستری واگذار شده است؛ مانند احکام صادره توسط هیات‌های حل اختلاف کارگر و کارفرما.

برای اجرای این آرا، کسی که حکم به سود او صادر شده است، باید درخواست صدور اجراییه کند. یعنی وقتی رأیی صادر شد، خود به خود اجرا نمی‌شود بلکه کسی که رأی به سود او صادر شده است باید اجرای آن را تقاضا کند و به دنبال آن اجراییه صادر می‌شود.


برچسب‌ها: احکام لازم‌الاجرا
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:55 ] [ مهدی نوری ]

شرایط صدور اجراییه

دادگاه در چه شرایطی اجراییه صادر می‌کند؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که شرایط صدور اجراییه برای همه احکام لازم‌الاجرا مشابه نیست؛ اما به طور کلی می‌توان گفت که باید سه مرحله سپری شود تا اجراییه صادر شود:

در صورتی که حکم ابلاغ شود، در صورتی که تقاضای صدور اجراییه شود و نیز حکمی قطعیت پیدا کند. برای صدور اجراییه برای رای داور هم باید همین مراحل طی شود. شرایط صدور اجراییه در این شرایط به این ترتیب است که کسی که حکم به نفع او صادر شده، در موقع تقاضای صدور اجراییه، یک نسخه رونوشت ابلاغ‌شده رای قطعی را پیوست تقاضانامه خود کند و به اجرای دادگاه تسلیم کند.


برچسب‌ها: صدور اجراییه
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:45 ] [ مهدی نوری ]

صدور اجراییه 

صدور اجراییه بر عهده کیست و از چه مقامی تقاضای صدور اجراییه کنیم؟

پاسخ این سوال در ماده ۵ قانون اجرای احکام مدنی مصوب سال ۱۳۵۶ چنین آمده است: صدور اجراییه با دادگاه نخستین است بنابراین کسی که حکم به نفع او صادر شده است باید به دادگاهی مراجعه کند که دادخواست اولیه را به آن دادگاه داده و حکم نخستین از آن دادگاه صادر شده است.

اکنون طبق ماده ۱۹ قانون اجرای احکام مدنی، اجراییه به وسیله قسمت اجرای دادگاهی که آن را صادر کرده است، به موقع اجرا گذاشته می‌شود بنابراین هم دادگاه نخستین دستور صدور اجراییه را می‌دهد و هم عملیات اجرایی تحت نظر آن دادگاه دنبال می‌شود.


برچسب‌ها: صدور اجراییه
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:44 ] [ مهدی نوری ]

شروط لازم برای طرح دعوای خلع ید

1- مالک بودن خواهان که این امر به وسیله ارائه سند رسمی مالکیت اعم از سند ثبتی یا دادنامه دادگاه مبنی بر مالک بودن خواهان اثبات می ‌شود.

2-  تصرف خوانده

3- غصبی بودن و غیرقانونی بودن تصرف ملک از سوی خوانده

چنانچه این سه شرط از سوی دادگاه اثبات گردد خواهان می‌ تواند دادخواست خلع ید مبنی بر اخراج متصرف از ملک خود را به مرجع قضایی تقدیم نماید.


برچسب‌ها: دعوای خلع ید
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:42 ] [ مهدی نوری ]

خلع ید

خلع ید یک دعوای حقوقی است در مورد اموال غیرمنقول مانند خانه، زمین و... که امکان شکایت کیفری در آن وجود ندارد.

دعوای خلع ید زمانی مطرح می ‌شود که شخصی به صورت غیرقانونی در مال غیرمنقول دیگری تصرف کند و مالک آن مال بخواهد مال خود را از تصرف، متصرف خارج کند.

طبق ماده 308 قانون مدنی: غصب استیلا (تسلط) بر حق غیر است به نحو عدوان (به کار بردن زور). به عبارتی دیگر خلع ید به معنای رفع تصرف غاصبانه و با زور می‌باشد.

چنانچه ملکی اعم از زمین‌ و بنا، به هر دلیلی در تصرف شخص دیگری باشد و مالک آن ملک راضی به ادامه تصرفات ملک خود توسط متصرف نباشد باید جهت گرفتن حق خود در این مورد دادخواست خلع ید به مرجع قضایی داده و درخواست اخراج متصرف را از ملک خویش بنماید.


برچسب‌ها: خلع ید
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:42 ] [ مهدی نوری ]

دعوای اثبات مالکیت

طرفین دعوای اثبات مالکیت

خواهان کسی است که ادعای مالکیت بر ملک را دارد و خوانده کسی است که ملک ثبت نشده را به خواهان فروخته و اگر ایادی (شرکای) قبلی نیز داشته باشد، باید علاوه بر فروشنده، تمام ایادی و شرکای قبلی نیز طرف دعوی قرار گیرند.

مرجع صالح به رسیدگی دعوی اثبات مالکیت

دادگاه صالح برای رسیدگی به دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول دادگاه محلی است، که ملک در حوزه آن قرار دارد.

اجرای رأی در دعوی اثبات مالکیت

حکم اثبات مالکیت، اعلامی است، و نیاز به صدور اجراییه نیست و پس از قطعیت حکم، محکوم له به عنوان مالک رسمی ملک می ‌تواند از مزایای رأی استفاده کند.


برچسب‌ها: اثبات مالکیت
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:40 ] [ مهدی نوری ]

شرایط دعوی اثبات مالکیت

1- دعوای اثبات مالکیت زمانی مطرح می‌شود که ملک به ثبت نرسیده باشد و مالک بخواهد مالکیت خود را رسمی کرده تا بتواند از مزایای مالکیت خود بر ملک استفاده نماید.

به همین دلیل خواسته اثبات مالکیت برای املاکی که ثبت شده باشد قابل استماع (طرح در دادگاه) و پذیرفتن نیست، و طرح دعوای اثبات مالکیت برای املاکی که دارای سند رسمی هستند برخلاف قانون ثبت است و دادگاه در این خصوص قرار عدم استماع دعوی صادر می‌ کند.

2- مالکیت ممکن است به شیوه‌ های مختلفی باشد مثلاً مالکیت ملک ممکن است به صورت قهری (اجباری) و از طریق ارث به مالک منتقل شده باشد و به همین دلیل برای اثبات مالکیت، لزومی به وجود مبایعه‌ نامه و قرارداد نمی‌ باشد.

3- چنانچه ملک مورد نظر در دعوی اثبات مالکیت توسط شخص دیگری تصرف شده باشد، خواهان می ‌تواند در دعوی اثبات مالکیت همزمان خلع ید (رفع تصرف متصرف) را نیز مطرح کند.


برچسب‌ها: دعوی اثبات مالکیت
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:30 ] [ مهدی نوری ]

دعوای اثبات مالکیت

چنانچه ملکی در اداره ثبت اسناد و املاک به طور رسمی ثبت نشده باشد، بنابراین ملک مورد نظر بدون سند رسمی می‌باشد و اگر در مالکیت این املاک اختلاف ایجاد شود شخصی که آن ملک را خریده و یا به نحو دیگری مالک آن شده است چنانچه بخواهد مالکیت خود را اثبات کند لازم است، دعوایی به خواسته اثبات مالکیت در دادگاه مطرح کند.

دادگاه با توجه به دلایل و مستندات خواهان مانند مبایعه نامه عادی و شهود و... در صورتی که مالکیت خواهان ثابت شود حکم به اثبات مالکیت وی صادر می ‌کند.


برچسب‌ها: دعوای اثبات مالکیت
[ سه شنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 12:27 ] [ مهدی نوری ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

پذیرش کلیه دعاوی حقوقی، کیفری ، خانواده، ثبتی ، املاک، تجاری ، ارثی، تنظیم انواع لایحه، دادخواست، شکواییه، قرارداد و ارائه مشاوره حقوقی
شماره تماس : 86072210 - 86072235 همراه : 09127184919 مهدی نوری
نشانی : تهران. سهروردی جنوبی. کوچه بیجار. پلاک 10. واحد 4
موضوعات وب
برچسب‌ها وب
لینک های مفید
امکانات وب