|
دفتر وکالت مهدی نوری
وکالت و مشاوره حقوقی
| ||
|
قانون تجارت از مواد 21 تا 94 منسوخ شركتهاي سهامي ازماده 21 تا 94 طي لايحه اصلاح قسمتي ازقانون تجارت مصوب 24/12/1347كميسيون مشترك مجلسين لغو و لايحه جديد درشماره 7038 12/1/1348 روزنامه رسمي كشوردرج شده است. مبحث اول - شركت سهامي 1- كليات ماده 21:شركت سهامي شركتي است كه براي امورتجارتي تشكيل وسرمايه آن به سهام تقسيم شده ومسئوليت صاحبان سهام محدودبه سهام آنهااست . ماده 22:دراسم شركت سهامي نام هيچيك ازشركاءقيدنخواهدشد،در اسم شركت بايدكلمه (سهامي )قيدشود. ماده 23:سهام ممكن است بااسم يابي اسم باشد. ماده 24:سهام بي اسم بصورت سنددروجه حامل مرتب ودارنده آن مالك شناخته مي شودمگرآنكه خلاف آن قانوناثابت گردد.نقل وانتقال اين نوع سهام به قبض واقباض بعمل مي آيد. ماده 25:انتقال سهام بااسم بايددردفترشركت به ثبت برسد.صاحب سهم بايدشخصايابه توسط وكيل انتقال رادردفترشركت تصديق وامضاءنمايد. ماده 26:سهام ممكن است نقدي باشدياغيرنقدي ،سهام غيرنقدي سهامي است كه درازاءآن بجاي وجه نقدچيزديگري ازقبيل كارخانه وامتيازنامه و غيره داده شود. ماده 27:قيمت سهام وهمچنين قيمت قطعات سهام (صورت تجزيه ) متساوي خواهدبود. ماده 28:درصورتي كه سرمايه شركتهاي سهامي كه ازدويست هزارريال تجاوزنكندسهام ياقطعات سهام نبايدكمترازپنجاه ريال باشدوهرگاه سرمايه زائدبردويست هزارريال باشدسهام وقطعات سهام كمترازيكصدريال نخواهدبود. ماده 29:مادام كه شركت سهامي تشكيل نشده سهام ياتصديق موقتي (اعم از بااسم يابي اسم )نمي توان صادركردهرسهم ياتصديق موقتي كه قبل ازتشكيل شركت به كسي داده شده باشدباطل وصادركنندگان متضامنامسئول خساراتي هستندكه به دارندگان اين قبيل اوراق واردشده است تازماني كه پنجاه درصد قيمت اسمي سهام تاديه نشده نمي توان سهام بي اسم ياتصديق موقتي بي اسم انتشارداد. ماده 30:كساني كه تعهدابتياع سهام كرده اندتاموقعي كه پنجاه درصد قيمت اسمي سهام خودرانپرداخته اندمسئول تاديه بقيه قيمت آن خواهندبود اگرچه سهام خودرابه ديگري منتقل كرده ومنتقل اليه نيزپرداخت بقيه راتعهد كرده باشد. ماده 31:بعدازتاديه پنجاه درصدنيزكسي كه تعهدابتياع سهمي راكرده است ازتاديه بقيه قيمت آن بري نخواهدبودمگراينكه اساسنامه شركت آن را تجويزكرده باشدكه دراين صورت منتقل اليه مسئول تاديه آن بقيه است . ماده 32:هركس تعهدابتياع سهامي راكرده ودرموعدمقرروجه تعهدشده رانپردازدعلاوه برآن وجه خسارات تاخيرتاديه (ازقرارصدي دوازده درسال وبه نسبت مدت تاخير)محكوم خواهدشد. ماده 33:اساسنامه شركت مي تواندنسبت به اشخاص مذكوردرماده فوق ترتيب ديگري اتخاذنموده حتي مقدورداردكه درصورت عدم تاديه بقيه قيمت سهام مقدارتاديه شده ازآن بابت بلاعوض تعلق به شركت يافته وتعهدكننده نسبت به سهام تعهدي هيچ حقي نداشته باشدلكن دراين صورت پرداخت وجه تعهد شده بايدلااقل سه مرتبه بوسيله مكتوب باقبض رسيدمطالبه وازتاريخ آخرين مكتوب يك ماه منقضي شده باشددرموردسهام بي اسم بجاي مكتوب اعلان درجرايد بعمل خواهدآمد.مفاداين ماده بايددرموقع تعهدصريحادردفترشركت قيدشده ومتعهدذيل آن راامضاءنمايد. ماده 34:خواه درسهام بااسم وخواه درسهام بي اسم مادام كه قيمت آنها كاملاتاديه نشده است بايدآن مقدارازقيمت كه پرداخته شده صريحاروي سهم قيدشودبعلاوه شركت مكلف است درهرگونه اسنادوصورتحسابهاواعلانات و نشريات غيره كه بطورخطي ياچاپي صادريامنتشرمي نمايدميزان سرمايه خودو آن قسمتي راكه تاديه شده است صريحاقيدكند. ماده 35:هرشركت سهامي مي تواندبموجب راي مجمع عمومي كه مطابق ماده 74اين قانون تشكيل شده باشدسهام ممتازه اي ترتيب دهدكه نسبت به سايرسهام رجحان ومزايائي داشته باشدولي ايجاداين نوع سهام مشروط است به اينكه اساسنامه شركت چنين اقدامي راتجويزكرده باشد. 2- تشكيل شركت ماده 36:شركت سهامي بموجب شركتنامه كه دردونسخه نوشته شده باشد تشكيل مي شود.يكي ازنسختين بطوريكه درماده 50 مقرراست ضميمه اظهارنامه مديرشركت وديگري درمركزاصلي شركت ضبط خواهدشد. ماده 37:شركت بايدداراي اساسنامه باشدكه نكات ذيل مخصوصادرآن تصريح بشود. 1-اسم ومركزاصلي شركت . 2- موضوع شركت . 3- مدت شركت درصورتي كه شركت براي مدت معيني تشكيل بشود. 4- مقدارسرمايه شركت ومقدارقيمت سهام . 5- نوع سهام (كه بااسم است يابي اسم )عده هرنوع ازسهام وتعيين اينكه سهام بااسم وبي اسم به چه شكل ممكنست بهم تبديل شوددرصورتي كه اين تبديل اساساپذيرفته باشد. 6- هيئت هاي اداره تفتيش . 7-عده سهامي راكه مديران شركت بايدبه صندوق شركت بسپارند. 8-مقررات راجع به دعوت مجمع عمومي وحق راي صاحبان سهام وطريقه شورو اخذراي . 9- مطالبي كه براي قطع آن درمجمع عمومي اكثريت مخصوص لازمست . 10- طرزترتيب صورت حساب ساليانه ورسيدگي به آن وهمچنين اصولي كه براي حساب منافع وتقسيم آن بايدرعايت شود. 11- طريق تغييراساسنامه . ماده 38:تشكيل شركتهاي سهامي محقق نمي شودمگربعدازاينكه تاديه تمام سرمايه شركت تعهدشده باشدبعلاوه هرگاه سهام ياقطعات آن زائدبر پنجاه ريال نباشدتعهدكنندگان بايدتمام وجه راتاديه نمايندوالابايدلااقل ثلث قيمت سهام رانقدابپردازندودرهرحال وجهي كه پرداخته مي شودنبايد كمترازپنجاه ريال باشد. ماده 39:چيزي كه درازاءسهام غيرنقدي تعهدشده تمامابايدتحويل شود. ماده 40:موسسين بايدپس ازتنظيم نوشته كه حاكي ازتعهدپرداخت سرمايه شركت وتاديه واقعي ثلث سرمايه نقدي است مجمع عمومي شركت را دعوت نماينداين مجمع اولين مديرهاي شركت وهمچنين مفتش (كميسر)هائي راكه بموجب ماده 62مقرراست معين مي كند. ماده 41:هرگاه يكي ازتعهدكنندگان سهم غيرنقدي اختياركنديامزاياي خاصي براي خودمطالبه نمايدمجمع عمومي درجلسه اول كه منعقدمي شودامربه تقويم سهم غيرنقدي نموده ياموجبات مزاياي مطالبه شده راتحت نظرمي گيرد. تصويب قطعي تقويم ياموجبات مزايابعمل نمي آيدوتشكيل شركت واقع نمي شودمگردرجلسه ديگرمجمع عمومي كه برحسب دعوت جديدمنعقدخواهدشدو براي اينكه درجلسه دوم تقويم ياموجبات مزاياتصويب شودبايدلااقل پنج روز قبل ازانعقادجلسه راپرتي دراين خصوص وبين تمام تعهدكنندگان توزيع شده باشد.تصويب امورمذكوربايدبه اكثريت دوثلث تعهدكنندگان حاضرباشدو جلسه مجمع عمومي قانوني نخواهدبودمگراينكه عددانصف كل شركائي كه خريد سهام نقدي راتعهدكرده اندحاضربوده ونصف كل سرمايه نقدي راداراباشند. كساني كه داراي سهم غيرنقدي هستنديامزاياخاصي براي خودمطالبه كرده انددر موقعي كه سهم غيرنقدي بامزاياي آنهاموضوع راي است حق راي ندارندآن قسمت ازسرمايه غيرنقدي كه موضوع مذاكره وراي است درجزءسرمايه شركت محسوب نخواهدشد. اگردرجلسه دوم مجمع عمومي نصف تعهدكنندگان سهام نقدي ونصف سرمايه نقدي حاضرنشده مجمع بطورموقت تصميم خواهدگرفت ومطابق قسمت اخيرماده 45رفتارمي شود. هرگاه سهام غيرنقدي ياموجبات مزايائي كه مطالبه شده تصويب نشود هريك ازتعهدكنندگان مي تواندازشركت خارح شود. ماده 42:تصويب مراتب مذكوردرماده فوق مانع نيست ازاينكه بعدا نسبت به آنهادعوي تزويروتقلب اقامه شود. ماده 43:هرگاه شركت بين اشخاصي منعقدشودكه سرمايه هاي غيرنقدي مشاعاومنحصرامتعلق به خودشان باشدرعايت تركيبات مذكوره درماده 41 راجع به تقويم سهام غيرنقدي لازم نخواهدبود. ماده 44:اظهارنامه كه بموجب ماده 50 به دائره ثبت اسنادبايد تسليم شودموسسين شركت تهيه نموده بااسنادمربوطه به اولين مجمع عمومي تقديم مي نمايدتامجمع صحت ياسقم آن رامعين كند. ماده 45:مجمع عمومي كه درباب صحت اظهارات موسسين اظهارراي و اولين مديرهاومفتشين راانتخاب مي نمايدبايدازيك عده صاحبان سهامي مركب شودكه لااقل نصف سرمايه شركت راداراباشند،اگردرمجمع عمومي عده كه نصف سرمايه راداراباشندحاضرنشدندتصميمات مجمع موقتي خواهدبود. دراين صورت مجمع عمومي جديدي دعوت مي شودواگرپس ازآنكه لااقل يكماه قبل ازانعقادمجمع دودفعه متوالي به فاصله هشت روزبه وسيله يكي ازجرايدمحلي تصميمات موقتي مجمع سابق اعلان ومنتشرشدومجمع جديدآن راتصويب نمود تصميمات مزبوره قطعي مي شودمشروط براينكه درمجمع جديده عده حاضرشوند كه لااقل ثلث سرمايه راداراباشند. تبصره جرايدي كه اعلانات فوق رابايدمنتشرنمايدهمه ساله توسط وزارت عدليه معين واعلان خواهدشد. ماده 46:مجمع عمومي فوق اولين مديرهاومفتشين شركت راانتخاب مي كندمفتشين براي سال اول ومديران منتهابراي مدت چهارمعين مي شود. مديرهارامي توان پس ازانقضاءمدت چهارسال مجدداانتخاب نمودمگرآن كه اساسنامه شركت غيرازاين مقررداشته باشدولي درصورتي كه برحسب مقررات اساسنامه تعيين آنهاموكول به تصويب مجمع عمومي نباشدمدت مديري آنهابيش ازدوسال نخواهدبود. ماده 47:درصورتي كه مديرهاومفتشيني كه ازطرف مجمع عمومي انتخاب شده اندقبول انجام وظيفه نمايندقبولي آنهادرصورت مجلس قيدوشركت از همان تاريخ تشكيل مي گردد. 3- مديرهاي شركت ووظايف آنها ماده 48:شركت سهامي به واسطه يك ياچندنفرنماينده موظف ياغير موظف كه ازميان شركاءبه سمت مديري وبراي مدت محدودي معين شده وقابل عزل باشنداداره خواهدشد. ماده 49:درصورتي كه چندنفربه سمت مديري معين شده باشندبايديك نفر ازميان خودبه سمت رياست انتخاب كنندرئيس مزبوروهريك ازمديران مي تواننددرصورتي كه اساسنامه شركت اجازه داده باشدباتصويب يكديگريك نفرشخص خارج رابه جاي خودمعين كنندولي مسئوليت اعمال شخص خارجي بعهده خودآنهاخواهدبود. ماده 50:براي اينكه تعهدوتاديه وجه سرمايه ازطرف شركاءثابت شود بايدمديرشركت وقوع آن رابه موجب نوشته كه به دائره ثبت اسنادمركزاصلي شركت مي سپاردوبه ثبت مي رسداعلام نمايدوبايداسامي شركاءرابامقداري ازسرمايه كه پرداخته شده بايك نسخه ازاساسنامه ويكي ازنسختين شركت نامه به نوشته مزبورمنضم نمايد. ماده 51:مسئوليت مديرشركت درمقابل شركاءهمان مسئوليتي است كه وكيل درمقابل موكل دارد. ماده 52:مديرهابايديك عده سهامي راكه بموجب اساسنامه مقرراست داراباشند. اين سهام براي تضمين خساراتي است كه ممكن است ازاعمال اداري مديرها مشتركايامنفردابرشركت واردشود،سهام مذكوره بااسم بوده وقابل انتقال نيست وبوسيله مهري كه به روي آنهازده مي شودغيرقابل انتقال بودن آنها معلوم ودرصندوق شركت وديعه خواهدماند. ماده 53:مديرهاي شركت نمي توانندبدون اجازه مجمع عمومي درمعاملاتي كه باشركت يابه حساب شركت مي شودبطورمستقيم ياغيرمستقيم سهيم شوندودر صورت اجازه بايدصورت مخصوص آن راهمه ساله به مجمع عمومي بدهند. ماده 54:مديران هرشركت سهامي بايدشش ماه خلاصه صورت دارائي و قروض شركت رامرتب كرده به مفتشين بدهند. ماده 55:مديران هرشركت سهامي بايدمطابق ماده 9اين قانون صورت حسابي كه متضمن دارائي منقول وغيرمنقول وهمچنين صورت مطالبات وقروض شركت باشدمرتب كنند،اين صورت حساب وهمچنين بيلان حساب نفع وضررشركت بايدلااقل چهل روزقبل ازانعقادمجمع عمومي به مفتشين داده شودكه به مجمع مزبوربدهند. ماده 56:ازپانزده روزقبل ازانعقادمجمع عمومي هرصاحب سهم مي تواند درمركزشركت بصورت حساب وصورت اسامي صاحبان سهام مراجعه كرده وازبيلان كه متضمن خلاصه صورت حساب شركت است وازراپرت مفتشين سوادبگيرد. ماده 57:همه ساله لااقل يك بيستم ازعايدات خالص شركت براي تشكيل سرمايه احتياطي موضوع خواهدشدهمينكه سرمايه احتياطي بعشرسرمايه شركت رسيدموضوع كردن اين مقداراختياري است . ماده 58:اگربه واسطه ضررهاي وارده نصف سرمايه شركت ازميان برود مديران شركت مكلفندتمام صاحبان سهام رابراي انعقادمجمع عمومي دعوت نمايندتاموضوع انحلال يابقاءشركت موردشوروراي شود،تصميم اين مجمع در هرحال منتشرخواهدشد. ماده 59:هرگاه مديران شركت برخلاف ماده فوق مجمع عمومي رادعوت نكردندويامجمعي كه دعوت مي شودنتواندمطابق مقررات قانوني منعقدگردد هرذيحقي مي تواندانحلال شركت راازمحاكم صالحه بخواهد. ماده 60:هرگاه يك ياچندنفرازارباب سهامي كه مجموع سهام آنهالااقل معادل يك خمس سرمايه شركت باشدكتباتقاضاي انعقادمجمع عمومي فوق العاده نمايندومنظورخودرادرآن تقاضانامه تصريح نموده باشندبايد مجمع عمومي بطورفوق العاده منعقدشود. ماده 61:مديرهاي شركت درمقابل شركت يااشخاص ثالث براي تخلف از مقررات اين قانون وتقصيراتي كه دراعمال اداري شركت مرتكب شوندموافق قواعدعمومي مسئول مي باشندمخصوصادرموقعي كه منافع موهومي راتقسيم نمايندياازتقسيم منافع موهومي جلوگيري نكنند. 4- مفتشين شركت ووظايف آنها ماده 62:مجمع عمومي ساليانه يك ياچندنفرمفتش (كميسر)معين مي كند مفتشين ماموريت خواهندداشت كه درموضوع اوضاع عمومي شركت وهمچنين در باب بيلان (خلاصه جمع وخرج )وصورت حسابهائي كه مديرهاتقديم مي كنندراپرتي به مجمع عمومي سال آينده بدهند،تصميماتي كه بدون راپرت راجع به تصديق بيلان وصورت حسابهاي مديران اخذمي شودمعتبرنخواهدبود. درصورتي كه مجمع عمومي مفتشين مذكوررامعين نكرده باشديايك ياچند نفرازمفتشيني كه معين شده اندنتوانندراپرت بدهندياازداون راپرت امتناع نمايندرئيس محكمه بدايت مركزاصلي شركت به تقاضاي هرذيحق وپس ازاحضارمديران شركت مفتشين راانتخاب ويابجاي آنهاكه نتوانسته انديا امتناع كرده اندمفتشين جديدي معين مي كند. ماده 63:درظرف سه ماه قبل ازتاريخي كه بموجب اساسنامه شركت براي انعقادمجمع عمومي معين است مفتشين مي توانندبه دفاترشركت مراجعه نموده وازعمليات آن تحقيقاتي بنمايندمفتشين مي توانددرمواقعي كه ضرورت فوري داردمجمع عمومي رادعوت نمايند. ماده 64:حدودمسئوليت مفتشين واثرات آن همان است كه راجع به حدود مسئوليت وكلاءواثرات آن درمقابل موكلين قانونامعين است . 5- مجمع عمومي شركت ماده 65:مجمع عمومي شركت بايدلااقل سالي يك دفعه درموقعي كه به موجب اساسنامه معين است منعقدشود. ماده 66:اساسنامه معين مي كندبراي حق وروددرمجمع عمومي چندسهم (به عنوان وكالت يامالكيت )بايدداشت . ماده 67:عده آرائي كه هريك ازشركاءبه نسبت عده سهام خوددارندبه موجب اساسنامه معين مي گردد. ماده 68:درجلسات مجمع عمومي هيچكدام ازصاحبان سهام معمولي و صاحبان سهام ممتازه ازحيث راي تفاوتي ندارندمگراين كه اساسنامه شركت طورديگرمقرركرده باشد. ماده 69:دارندگان سهامي كه عده سهام هريك ازآنهابراي حضورياراي درمجمع عمومي كافي نيست مي توانندبه اندازه مجموع عده سهام آنهابراي داشتن حق حضوروراي كافي باشدبايكديگرمتفق شده يك نفرراازميان خودبراي حضوروراي درمجمع مذكورمعين نمايند. ماده 70:درمجامع عمومي كه براي رسيدگي به سهم الشركه ومزايامطابق ماده 41ودرمجامعي كه براي تعيين اولين مديرهاومفتشين وتصديق اظهارات موسسين مطابق ماده 45منعقدمي شودكليه صاحبان سهام قطع نظرازعده سهامي كه دارندمي توانندحضوربه هم رسانند. ماده 71:مجمع عمومي شركت جزدرمواردمذكوردرمواد41و45و74بايد مركب ازيك عده صاحبان سهامي باشدكه لااقل ثلث سرمايه شركت راداراباشند واگردردفعه اول اين حدنصاب حاصل نشدمجمع عمومي جديدي مطابق شرائط مقرر دراساسنامه شركت تشكيل وتصميمات اين مجمع قطعي خواهدبودولواينكه حد نصاب فوق حاصل نشود. ماده 72:تصميمات مجمع عمومي به اكثريت آراءخواهدبود. ماده 73:درمواردي كه مجمع عمومي شركاءنسبت به حقوق نوع مخصوص از سهام تصميمي نمايدكه تغييري درحقوق آنهابدهدآن تصميم قطعي نخواهدبودمگر بعدازآنكه صاحبان سهام مزبوره درجلسه خاصي آن تصميم راتصويب نمايندو براي اين كه آراءجلسه خاص مذكورمعتبرباشدبايدحاضرين جلسه لااقل صاحب بيش ازنصف سرمايه مجموع سهامي باشدكه موضوع مذاكره است . ماده 74:درمجامع عمومي كه براي امتدادمدت شركت يابراي انحلال شركت قبل ازموعدمقررباهرنوع تغييرديگري دراساسنامه تشكيل مي شودبايد عده ازصاحبان سهام كه بيش ازسه ربع سرمايه شركت داراباشندحاضرگردند. اگرمجمع عمومي عده اي كه سه ربع سرمايه شركت راداراباشندحاضرنشدند ممكن است مجمع عمومي جديدي دعوت كردمشروط براينكه لااقل يك ماه قبل از انعقادمجمع عمومي دودفعه متوالي به فاصله هشت روزبه وسيله يكي ازجرائد محل (كه ساليانه ازطرف وزارت عدليه معين مي شود)دستورجلسه قبل ونتيجه آن اعلان گردد. مجمع عمومي جديدوقتي قانوني است كه صاحبان لااقل نصف سرمايه شركت حاضرباشنداگراين حدنصاب حاصل نشدممكن است بارعايت تشريفات فوق مجمع عمومي ديگري دعوت نموداين مجمع باحضورصاحبان لااقل ثلث سرمايه شركت حق تصميم خواهدشددرهريك ازسه مجمع فوق تصميمات به اكثريت دوثلث آراءحاضرگرفته مي شوددراين مجامع كليه صاحبان سهام قطع نظرازعده سهام خود حق حضوروبه نسبت هريك سهم يك راي دارندولواين كه اساسنامه برخلاف اين مقررداشته باشند. هيچ مجمع عمومي تابعيت شركت رانمي تواندتغييربدهدوبرتعهدات صاحبان سهام باهيچ اكثريتي نمي توان افزود. ماده 75:درمجمع عمومي ورقه حاضروغائبي خواهدبودحاوي اسم ومحل اقامت وعده سهام هريك ازشركاءورقه مزبورپس ازتصديق هيئت رئيسه مجمع درمركزشركت حفظ وبهركسي تقاضانمايدارائه مي شود. 6- درتبديل سهام بخواهدبموجب مقررات اساسنامه سهام بي اسم خود رابه سهام باسهام تبديل نمايدبايداعلاني دراين موضوع منتشركرده ومهلتي كه كمترازشش ماه نباشدبه صاحبان سهام بدهدتادرظرف مهلت مزبورسهام خود رابه سهام جديدتبديل نمايد. ماده 77:اعلان مذكوردرفوق بايددرمجله رسمي عدليه ودريكي ازجرايد كثيرالانتشارمركزاصلي شركت دودفعه وبه فاصله ده روزمنتشرشوددرصورتي مركزاصلي شركت درخارج ازتهران باشدبايددريكي ازروزنامه هاي يوميه تهران كه همه ساله ازطرف وزارت عدليه براي انتشاراين قبيل اعلانات معين شودنيزمنتشرگردد. ابتداءمهلت ازتاريخ اولين انتشاراعلان درمجله رسمي خواهدبود. ماده 78:هرصاحب سهمي كه سهام خودراتاانقضاءمهلت مذكوردرماده (76)به سهام جديدتبديل نكندديگرنمي تواندتقاضاي تبديل نمايدوشركت حق خواهدداشت سهام جديدي راكه درازاءسهام تبديل نشده موجودمي باشدبه اشخاص ديگربه طريق مزايده بفروشد. ماده 79:قيمت سهامي كه بطريق مذكوردرفوق فروخته مي شوددرمركزاصلي شركت يادربانك ملي ايران وديعه گذاشته خواهدشدوهرگاه درظرف ده سال ازتاريخ فروش سهام صاحب سهم سهام سابق خودرانداده ووجهي راكه بطريق فوق امانت گذاشته شده است مطالبه ننمايدنسبت به حق اومرورزمان حاصل شده و وجه مزبوردرحكم اموال بلاصاحب بوده ومديرشركت مكلف است آن رابه مقامات صلاحيتدارتسليم نمايد،هرمديرشركت كه به اين تكليف عمل نكندبه تاديه سه برابروجه مذكورمحكوم خواهدشد. ماده 80:درصورتي كه شركت بخواهدسهام بااسم خودرابه سهام بي اسم تبديل نمايدبايدمراتب رابه طريقي كه فوقامقرراست يك مرتبه اعلان نمايد واگردرظرف مهلتي كه معين مي شودونبايدكمترازدوماه باشدصاحبان سهام سهام بااسم خودرابه سهام بي اسم تبديل نكنندسهام بااسمي كه دردست آنها باقي مي ماندباطل وسهام جديددرمركزاصلي شركت به اسم آنهاوديعه خواهدبود ماده 81:درهرموقع كه شركت بخواهدتصديقهاي موقتي راكه به اشخاص داده تبديل به سهام كنددرموردتصديق هاي موقتي بي اسم مطابق مقررات مواد 76و77و78و79 ودرموردتصديق موقتي بااسم مطابق ماده 80رفتارخواهدشد. 7- بطلان شركت ويابطلان اعمال وتصميمات آن ماده 82:هرشركت سهامي كه مقررات يكي ازمواد28-29-36-37-38-39 41-44-45-46-47و50 اين قانون رارعايت نكرده باشدازدرجه اعتبارساقط وبلااثرخواهدبودليكن شركاءنمي تواننددرمقابل اشخاص خارج به اين بطلان استنادنمايند. ماده 83:درهرموردكه موافق مقررات ماده قبل محكمه بربطلان شركت يا اعمال وتصميمات آن حكم كندموسسين كه مسئول اين بطلان هستندوهمچنين مفتشين ومديرهائي كه درحين حدوث سبب بطلان يابلافاصله پس ازآن سركاربوده وانجام وظيفه نكرده اندمتضامنامسئول خساراتي خواهندبودكه ازاين بطلان به صاحبان سهام واشخاص ثالث متوجه شودهمين مسئوليت ممكن است به شركائي متوجه شود كه سهم غيرنقدي آنهاتقويم وتصويب نشده يامزايائي كه مطالبه كرده اندبه تصديق نرسيده باشد. ماده 84:هرگاه قبل ازاقامه دعوي براي ابطال شركت يابراي ابطال عمليات وقراردادهاي شركت موجبات بطلان مرتفع شوددعواي ابطال درمحكمه پذيرفته نخواهدشد. ماده 85:اگرازتاريخ رفع موجبات بطلان يك سال مقتضي شده واشخاص خارج ازجهت معاملاتي كه باايشان شده است به استناداموري كه موجب بطلان بوده دعواي خسارت نكرده باشندديگردعوي مزبورازآنهاپذيرفته نمي شود. ماده 86:هرگاه مقررشده باشدكه مجمع عمومي مخصوصي براي رفع موجبات بطلان منعقدشودودعوت اعضاءنيزبراي انعقادمجمع موافق اساسنامه بعمل آمده باشددعواي بطلان ازتاريخ دعوي مجمع درمحكمه پذيرفته نخواهدشدمگر اينكه مجمع مزبورموجبات بطلان رارفع ننمايد. ماده 87:هرگاه ازتاريخ حدوث سبب بطلان شركت ده سال گذشته واقامه دعوي بطلان وخسارت نشده باشدديگردعوي مذكورپذيرفته نخواهدشد. ماده 88:استردادمنافعي كه بين شركاءتقسيم شده ممكن نيست مگراين كه تقسسيم بدون ترتيب صورت دارائي يامخالف نتيجه حاصله ازصورت مزبور بعمل آمده باشددراين صورت نيزفقط تاپنج سال اقامه دعوي استردادمي توان نمود.مبداءمرورزمان روزتقسيم منافع است . 8- مقررات جزائي ماده 89:هركسي سهام ياقطعات سهام شركتي راكه درموردآن يكي ازمواد 28،29،36،37،38،39،44،50 اين قانون رعايت نشده صادرنمايدبه پانصد الي ده هزارريال جزاي نقدي علاوه برخسارات وارده به شركت ياافرادمحكوم خواهدشددرمواردي كه عمل مشمول ماده 238قانون مجازات عمومي است مرتكب به مجازات مقرردرآن ماده نيزمحكوم مي شود. ماده 90:حكم فوق درباره اشخاصي نيزمقرراست كه برخلاف واقع خودرا صاحب سهام ياقطعات سهام قلمدادكرده ودرمجمع عمومي واردشونديادردادن راي شركت نمايندوياسهامي رابراي اينكه بطورتقلب استعمال شودبه ديگري بدهند.درمورداين ماده علاوه برجزاي نقدي متخلف رامي توان به يك تاشش ماه حبس تاديبي نيزمحكوم نمود. ماده 91:هركس سهام ياقطعات سهامي راكه درموردآنهامقررات يكي از مواد28و29و38و39رعايت نشده باعلم به عدم رعايت قانون معامله كرده يا شركت درمعامله داشته وياقيمت آنهارااعلان نموده باشدبه پانصدالي ده هزارريال جزاي نقدي محكوم خواهدشدمقررات اين ماده مانع نخواهدبودكه اگر عمل مشمول ماده 238قانون مجازات عمومي باشدمرتكب به مجازات حبس مذكور درآن ماده نيزمحكوم شود. ماده 92:اشخاص ذيل كلاهبردارمحسوب مي شوند: 1-هركس برخلاف حقيقت مدعي وقوع تعهدابتياع سهام ياتاديه قيمت سهام شده ياوقوع تعهدوياتاديه اي راكه واقعيت ندارداعلان ياجعلياتي منتشركندكه به اين وسائل ديگري راواداربه تعهدخريدسهام ياتاديه قيمت سهام نمايداعم ازاينكه عمليات مذكورموثرشده يانشده باشد. 2-هركس بطورتقلب براي جلب تعهدياپرداخت قيمت سهام اسم اشخاصي رابرخلاف واقع بعنواني ازعناوين جزءشركت قلمدادنمايد. 3- مديرهائي كه بانبودن صورت دارائي يابه استنادصورت دارائي مزورمنافع موهومي رابين صاحبان سهام تقسيم نموده باشند. 9- درانحلال شركت ماده 93:شركت سهامي درمواردذيل منحل مي شود: 1- وقتي كه شركت مقصودي راكه براي آن تشكيل شده بودانجام داده يا انجام آن غيرممكن شده باشد. 2- وقتي كه شركت براي مدت معيني تشكيل ومدت منقضي شده باشد. 3- درصورتي كه شركت وشكست شود. 4- درصورت تصميم مجمع عمومي . منبع: edmanlaw.ir دفتر وکالت مهدی نوری (وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی) شماره تماس: 09127184919 – 86072210 – 86072235 برچسبها: قانون تجارت, وکیل دعاوی تجاری [ دوشنبه بیست و یکم فروردین ۱۴۰۲ ] [ 12:50 ] [ مهدی نوری ]
|
||
| [ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] | ||